سید حسام الدین یاسینی؛ الناز نیک سرشت
دوره 16، شماره 62 ، فروردین 1394، ، صفحه 133-189
چکیده
افزایش قیمت نفت در سالهای 1972 و 1973، به ثبات سیاسی کشور و دورنمای جایگاه ایران در خاورمیانه منجر شد تا رژیم وقت ایران بهرهبرداری از تکنولوژی هستهای برای تولید برق هستهای را به صورت جدّی در دستور کار ...
بیشتر
افزایش قیمت نفت در سالهای 1972 و 1973، به ثبات سیاسی کشور و دورنمای جایگاه ایران در خاورمیانه منجر شد تا رژیم وقت ایران بهرهبرداری از تکنولوژی هستهای برای تولید برق هستهای را به صورت جدّی در دستور کار قرار دهد. این مهم با توجه به چشماندازهای توسعهای ایران، ضرورتی انکارناپذیر به نظر میرسید و حتی آمریکا هم آن را توصیه میکرد. اما همزمانی این تصمیم با آزمایش اتمی هند، تردیدها را در خصوص نیّات واقعی شاه در باب برنامة هستهای بیشتر برمیانگیزاند و این پرسش به ذهن میرسد که آیا تنها دلایل توسعهای، شاه ایران را به سوی صنعت هستهای سوق داد؟ آیا رویکرد شاه بعد از احساس قدرت از طریق افزایش بهای نفت در منطقه تغییر کرده بود و او تثبیت سلطة منطقهای خود را در دستیابی به سلاح هستهای و در پی آن، ایجاد بازدارندگی هستهای میپنداشت؟ برای پاسخ به دو پرسش اساسی پژوهش، ناگزیر میباید مقدمات تاریخی را در نظر بگیریم: تاریخچة تفکر هستهای در ایران، رابطة صنعت هستهای و سیاستهای توسعهای ایران، نگاه غرب و به ویژه آمریکا در باب صنعت هستهای ایران و تأثیر دیگر عوامل مانند نفت و بحران نفتی دهة 70 م.، عوامل بینالمللی و حتی عوامل روانشناختی شخص شاه. به نظر میرسد که حاکمیت پهلوی، دست کم در پی ایجاد نوعی بازدارندگی هستهای از طریق دستیابی به بمب یا رسیدن به نقطة غیرقابل بازگشت، یعنی آستانة تولید بمب و نه لزوماً تولید آن، در میانمدت بود.