بهادر زارعی؛ عبدالرضا کلمرزی
دوره 15، 58-59 ، فروردین 1393، ، صفحه 207-235
چکیده
پس از جنگ جهانی دوم تا کودتای 28 مرداد 1332ش. یکی از مسائل چالش برانگیز میان قدرتهای بزرگ در ایران، نفت بود. از میان سه قدرت انگلستان، روسیه و آمریکا، سرانجام آمریکا با عقد قرارداد کنسرسیوم و دریافت حدود ...
بیشتر
پس از جنگ جهانی دوم تا کودتای 28 مرداد 1332ش. یکی از مسائل چالش برانگیز میان قدرتهای بزرگ در ایران، نفت بود. از میان سه قدرت انگلستان، روسیه و آمریکا، سرانجام آمریکا با عقد قرارداد کنسرسیوم و دریافت حدود 40 درصد سهام، بیشترین بهره را از آن خود کرد. آمریکا نخست در نقش میانجی وارد عرصه شد، اما در نهایت توانست یکی از اصلی ترین سهام داران نفت ایران باشد. بررسی سیاستهای این کشور در این دورة زمانی اهمیت خاص دارد و در این مقاله، ضمن شرحی از اوضاع سیاسی آن دوران در چارچوب جنگ سرد، به تبیین سیاستهای نفتی آمریکا در دو مرحلة «سیاست تعلل و جانبداری منفی» و «سیاست تعلل و جانبداری مثبت» پرداخته خواهد شد. این مقاله بر این فرضیه استوار است که تحولات بینالمللی بیش از تحولات داخلی ایران، در شکلگیری دیپلماسی نفتی آمریکا نسبت به نفت ایران مؤثر بود. به عبارت دیگر، نگرش آمریکاییها به شوروی و اولویت سیاسی آنها در مهار کمونیزم در کشورهای دیگر، سیاستهای نفتی آنها را در قبال بحران نفتی ایران شکل میداد. مقالة حاضر در قالب این چارچوب با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تببین سیاستهای آمریکا در برابر بحران نفت ایران میپردازد.