روح اله رمضانی؛ فاطمه ذوالفقاریان
دوره 13، شماره 49 ، دی 1390، ، صفحه 1-35
چکیده
انسانها تا هنگامی که مواجهه عملی و اندیشهای با غیر پیدا نکنند، توان شناخت و خودآگاهی بدست نمیآورند، به ویژه آنکه جماعت انسانی دارای سابقه تاریخی، فلسفی، سیاسی باستانی و امپراطوری باشند که درجات ...
بیشتر
انسانها تا هنگامی که مواجهه عملی و اندیشهای با غیر پیدا نکنند، توان شناخت و خودآگاهی بدست نمیآورند، به ویژه آنکه جماعت انسانی دارای سابقه تاریخی، فلسفی، سیاسی باستانی و امپراطوری باشند که درجات ماندن در خود با تصورات نارسیستی در آنها تشدید میشود. این مقاله قصد دارد به بررسی یکی از نخستین برخوردهای ایرانیان در اواخر دوره قاجار با فرهنگ و تمدن غرب بپردازد. نگهبان زبان و فرهنگ ایرانی از رأس هرم حاکمیت یعنی ناصرالدین شاه انتخاب شده است و قصد بر آن است با تکیه بر نوشتهها و اسناد به جای مانده از سفر تاریخی پنج ماهه او به روسیه، آلمان، انگلیس، فرانسه، اتریش، سوئیس، ایتالیا و عثمانی تصویری زبانی ترسیم گردد تا در پرتو آن نشان داده شود که چگونه تکنولوژیهای قدرت سیاسی و دیپلماتیک ایران در پایان عهد قاجار رویهای زوالی پیدا کرده است. روش نوشتار حاضر به دلیل همدلی سنت و فرهنگ سیاست عهد قاجار با بسترهای ضد مدرنیته و روشنگری و به ویژه تأکید نهایی بر تکنولوژی، پدیدارشناسی انتخاب شده است. با استفاده از شیوههایی که این روش برای تحلیل گزارشها و اسناد سیاسی، دیپلماتیک و تاریخی در اختیار محققان قرار میدهد به دنبال تبیین این نکته باید بود که چگونه زبان رام نشده، بیادبانه، متافیزیکی، تقدیرگرا، استبدادی، پدرسالارانه و قبیلهای ناصرالدین شاه ترسیم کننده وجهی از سیاست در حال زوال و فروپاشی قاجارهاست که متأسفانه در این دوران انحطاط آمیز، زمینه تجزیه و زوال ایران را فراهم میآورد. این نوشتار بررسی پدیدارشناسانه نخستین برخورد هرم حاکمیت ایران با کشورهای قدرتمند را ترسیم میکند و زوال تکنولوژیهای قدرت در سیاست نظری و عملی قاجارها را نشان میدهد.