بهرام نوازنی؛ مرتضی نوازنی
دوره 12، شماره 47 ، تیر 1390، ، صفحه 121-141
چکیده
یکی از ویژگیهای آسیای مرکزی، وجود اقوام گوناگونی است که در طول تاریخ تأثیرهای متقابل فراوانی بر یکدیگر گذاشتهاند. این اقوام گاهی به موجب تفاوتها و اختلافات قومی، رو به درگیری آورده و برای دستیابی ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای آسیای مرکزی، وجود اقوام گوناگونی است که در طول تاریخ تأثیرهای متقابل فراوانی بر یکدیگر گذاشتهاند. این اقوام گاهی به موجب تفاوتها و اختلافات قومی، رو به درگیری آورده و برای دستیابی به قدرت سیاسی، نه تنها حیات سیاسی صحرانشینی سرزمین خویش، که تمدنهای شهری کشورهای همسایه را نیز به تجزیه و سقوط کشاندهاند.
از این میان، تاتارها بازماندگانی از قبایل ترک به ویژه قبچاقهایی بودند که بخش اعظمی از ارتش مغول را تشکیل میدادند و در اوایل سده سیزدهم با لشکرکشی و سلطه بر سراسر آسیای مرکزی، امپراطوری خود را از شرق تا غرب عالم گسترانده و علاوه بر ایران و چین، روسیه را نیز به تصرف درآورده و از آنجا اروپا را دستخوش هجوم ساخته بودند.
روسیة کنونی مرکز بخش غربی امپراتوری مغول بود که به «اردوی زرّین» شهرت داشت. پس از افول امپراطوری مغول و حتی سقوط خان نشین قازان و تسلیم آن به روسها، تاتارها گرفتار سرخوردگی شدید و متحمل فراز و نشیب های بسیاری شدند. اما هیچ گاه از تلاش برای حفظ بستگیها و عناصر هویتی خود دست برنداشتند و برای بازگشت به عظمت گذشته و بازیابی هویت ملی ولگا-اورال و ایجاد همبستگی با تاتارهای مقیم سیبری و اروپای شرقی نیز اهتمام فراوانی به کار بستند. سئوال اصلی مقاله حاضر این است که اگر تاتارها دارای خصوصیات یک ملت باشند، آیا قلمرو جغرافیایی آنها از اردوی زرین است و چگونه به سرزمین بزرگتری به نام ولگا-اورال می اندیشند. در این مقاله، ضمن ریشهیابی تاتار و پیشینه تاریخی تاتارها و همچنین روابط آنان با همسایگان خود از جمله ایلخانان ایرانی به این سئوال پاسخ داده شده است که این پیشینه و ساختار جمعیتی و پراکندگی قومی تاتارها در روسیه و خارج از آن، چه نقشی را در آینده سیاست منطقه برعهده داشته است.