علی رضا الزیادی؛ داریوش رحمانیان؛ حسن زندیه
دوره 23، شماره 92 ، مهر 1401، ، صفحه 87-118
چکیده
با سقوط امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول، بخشی از سرزمینهای این امپراتوری میان متفقین تقسیم شد و به تأسیس چندین کشور انجامید که عراق یکی از آنها بود. ایران از دوران کهن، بخشی از سرزمین عراق تا مرز ...
بیشتر
با سقوط امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول، بخشی از سرزمینهای این امپراتوری میان متفقین تقسیم شد و به تأسیس چندین کشور انجامید که عراق یکی از آنها بود. ایران از دوران کهن، بخشی از سرزمین عراق تا مرز رود فرات را جزو قلمرو خود میدانست و قرنها بهخاطر همین هدف با عثمانی درگیر شده بود. پس از پایان جنگ، در کنگره صلح ورسای فرصت را آماده دید و این خواسته را مطالبه کرد اما قدرتهای بزرگ بهویژه انگلیس برای عراق سرنوشت دیگری ترسیم کرده بودند و عراق در قالب یک کشور در همسایگی غرب ایران قرار گرفت. بدیهی است که از این مقطع به بعد، سیاست ایران در قبال عراق تازهتأسیس، با تأثیرپذیری از پیشینه تاریخی گذشته شکل گرفت و باعث شد تا چند سال دولت ایران از بهرسمیت شناختن این کشور امتناع کند. این مسئله باعث شد دولت عراق با تحریک انگلیس و در جهت تحکیم نفوذش با اقداماتی از قبیل تبعید علمای ایرانی مخالف با قیمومیت انگلیس، لغو کاپیتولاسیون شهروندان ایرانی در عراق و همچنین مسائلمرزی، کشور ایران را زیر فشار قرار دهد و سرانجام این بحران در کنار دیگر مشکلات داخلی و بینالملل، ایران را واداشت تا بهناچار عراق را بهرسمیتبشناسد. از این رو، مسئله پژوهش حاضر این است که بدانیم چرا و چگونه ایران کشور تازهتأسیس عراق را پس از چند سال بهرسمیت شناخت. همچنین این پژوهش با روشی توصیفی و با تکیه بر اسناد و منابع فارسی و عربی سعی دارد تا فرآیند بهرسمیت شناختن عراق توسط ایران در بازه زمانی مورد نظر را مطالعه و علل و عوامل تأثیرگذار بر این مناسبات و تغییر و تحولات آن را بررسی کند.