نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تبریز
چکیده
فرقهها و جریانهای فکری با تغییر جغرافیا و فضای سیاسی- اجتماعی دستخوش تحول میشوند و مراتبی از دگرگونی اعم از استحاله و تغییر ماهیت و تطابق با مقتضیات زمانی را پشت سر میگذارند. فرقة حرفیه نیز در دورة پایهگذار آن، فضل الله استرآبادی ملقب به حلالخور، مسلکی صوفیانه بود، اما بعدها رنگ و بوی سیاسی و مهدویت یافت و پس از سرکوب و راندن پیروان آن از ایران به قلمرو عثمانی در دورة تیموریان، شکل غالیانه و بعضاً التقاطی به خود گرفت و از این منظر تالی ینیچریان بکتاشی در عثمانی شد. حروفیان با توجه به فضای صوفیانه و طریقتی آناتولی کوشیدند چهرهای کاریزماتیک از رهبر خود فضل الله استرآبادی به دست دهند. آنها با نفوذ در دستگاه حاکمة عثمانی، در پی بازویی سیاسی و با بسط دعوت در میان ینیچریان به دنبال بازویی نظامی بودند تا در نهایت با اتکاء به این دو بازوی نیرومند بتوانند نظم عرفی مورد نظر خود را بنیان نهند و به این ترتیب باورهای خود را در عرصه دنیوی محقّق کنند. در این مقاله کوشش شده است تا با بررسی زمینههای سیاسی، اجتماعی و مذهبی آناتولی در زمان ورود حروفیان به این منطقه، تغییرات این فرقه در دو ساحت اندیشه و عمل واکاوی شود و اینکه تغییرات مذکور در بلندمدّت چه آثاری بر دیگر فرقهها و در نهایت جامعة عثمانی نهاد.
کلیدواژهها