روح الله رمضانی؛ روح اله اسلامی
دوره 13، شماره 52.53 ، مهر 1391، ، صفحه 37-62
چکیده
تعامل بین موقعیت داخلی و خارجی ایران در قرن شانزدهم میلادی همزمان با قدرت گیری آن، سیاست خارجی ایران را توسعه بخشید. تنها در آغاز قرن نوزدهم میلادی بود که این کشور گرفتار قدرت سیاسی اروپا شد. مداخلات ...
بیشتر
تعامل بین موقعیت داخلی و خارجی ایران در قرن شانزدهم میلادی همزمان با قدرت گیری آن، سیاست خارجی ایران را توسعه بخشید. تنها در آغاز قرن نوزدهم میلادی بود که این کشور گرفتار قدرت سیاسی اروپا شد. مداخلات این سه قرن بیشتر در مورد درگیری ایران با ترکیه و برای مدتی کوتاه با روسیه بود. سیاست خارجی ایران در طول این قرنها کمتر به خودش وابسته بود و به دنبال آن بود که به اوج شکوه در قرن شانزدهم بازگردد و دوباره خود را بازسازی کند، به ویژه پس از فروپاشی بسیار غمناک قرن هیجدهم میلادی و شکستهای فراوان که در اواخر این قرن رخ داد. در این مقاله دکتر رمضانی با بهره گیری از تئوری مدل سه جانبه پویا، روابط خارجی امپراطوری صفوی را از آغاز تا سقوط آن و برآمدن نادرشاه افشار بررسی کرده است. رویکرد او بسیار واقع گرا است و با توجه به کانونی بودن روابط ایران و عثمانی به آسیب شناسی و زوال دولت صفویه متمرکز میشود.[1]
[1]. The foreign policy of Iran a developing nation in world affairs, 1500- 1941, Rohollah K . Ramazani, university press of Virginia, 1996, pp. 13-32.
متن فوق ترجمه فصل اول کتاب سیاست خارجی ایران طی سالهای 1941- 1500م. تألیف دکتر روح الله رمضانی است.