نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه تاریخ دانشگاه اراک
چکیده
سرزمین هند در دوره صفویه یکی از همسایگان مرزی ایران تلقی میشد. عثمانیها در غرب و ازبکان در شمال شرق دو همسایه دیگر صفویان بودند. این سه منطقه از لحاظ مذهبی با صفویه تجانسی نداشتند؛ بنابر این در کنار عوامل سرزمینی که موجب بروز جنگهای طولانی بین ایران با عثمانیها و ازبکان گردید، ناهمخوانی مذهبی نیز دامنه این چالشها را افزود. اما در ارتباط با هند به رغم چند برخورد محدود در منطقه قندهار و با وجود ناهمگونی مذهبی، شکل عمومیمناسبات از روندی دوستانه برخوردار بود. به نظر میرسددر کنار عوامل دیگری مانند اقدامات حمایتی شاه اسماعیل از بابر و همچنین پشتیبانی شاه تهماسب از همایون که نقش مهمیدر شکلگیری و تداوم مناسباتدوستانه داشت، دیپلماسی فعال شاهعباس و ابتکار عمل او در سرعت بخشیدن و افزودن حجم مبادلات سیاسی و مکاتبات دوستانه تأثیر بسزایی در تداوم و ارتقاء این مناسبات داشته است.
نوشتار حاضر در پی بررسی اهمیت و تأثیر مکاتبات دوره شاهعباس بر شکلبندی و تثبیت و تداوم مناسبات دوستانه بین ایران و هند است. موضوع تبادل سفرا و تأثیر موقعیتها و شرایط در نوع و متن مکاتبات نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت. بنابراین مسأله اصلی در این نوشتار دریافت این نکته است که آیا مکاتبات سیاسی و محتوای نامههای مبادله شده توانست در تنظیم تعاملات شاهعباس با دربار هند تأثیر حایز اهمیتی برجای گذارد؟
کلیدواژهها